جمله چین

lying child

دروغ های نوجوان: چگونه مداخله کنیم

دروغ های نوجوانان در رابطه با والدینشان.

روابط بین والدین و فرزندان اغلب با لحظات درگیری مشخص می شود، به ویژه در دوره نوجوانی، دوره ای که با تغییرات در سطوح مختلف مشخص می شود و در آن کودکان راحت تر دروغ می گویند.

کودک دروغگو
https://lithub.com/is-the-original-pinocchio-actually-about-lying-and-very-long-noses/

برخی از والدین ممکن است تا آنجا پیش بروند که بپرسند «چرا فرزندم به من دروغ می گوید؟ چه چیزی را از من پنهان می کنی؟ آیا من بعضی چیزها را اشتباه انجام می دهم؟”

در زیر سعی خواهیم کرد بفهمیم که دروغ نوجوانان چه نقشی می تواند داشته باشد و چه زمانی و چگونه باید مداخله کنیم.
دروغ های نوجوانان
نوجوانی دوران حساسی است که همه ما در آن قرار داریم. دوره ای که در آن تغییرات در سطح فیزیکی و همچنین در سطح روانی و اجتماعی رخ می دهد.

در این مرحله، نوجوانان به شدت احساس نیاز به مستقل بودن و انتخاب خود می کنند.

شاید به همین دلیل است که کودک در دوره نوجوانی شروع به دروغ گفتن و پنهان کردن برخی رفتارها یا اعمال می کند، مثلاً با حذف جزئیات مهم در مورد یک یا چند موضوع.

گویی دروغ در نوجوانی تقریباً تبدیل به پناهگاهی می شود که در آن سوراخ می شود.

اگرچه همه اینها ممکن است والدین را آزار دهد، اما توجه به این واقعیت مهم است که این فرآیند عملکردی و کاملاً فیزیولوژیکی است: نوجوانی که دروغ می‌گوید سعی می‌کند خود را بهتر درک کند و از والدینش فاصله بگیرد تا فضایی برای ورزش پیدا کند. استقلال آنها

در ابتدا این می تواند خشم را تحریک کند: والدینی که دروغ های فرزندشان را کشف می کنند ممکن است احساس کنند خیانت شده، ناامید شده اند. با این حال به عنوان والدین باید به خاطر داشته باشیم که حتی یک دروغ می تواند نقطه شروعی برای درک بهتر نیازهای فرزندمان باشد.

به طور خلاصه، دروغ قابل قبول است و بخشی از مسیر رشد ما و فرزندانمان است. بدیهی است که «دروغ گفتن» نباید تبدیل به عادت شود، یا بهتر است بگوییم، روش ارتباط فرد با دیگران.

بنابراین می توان گفت که «دروغ یک مرحله فیزیولوژیکی از روند رشد است. وگرنه همیشه این مامان و بابا هستند که برای آنها تصمیم می گیرند و انجام می دهند. پائولا اسکالاری روانشناس می گوید در حالی که بچه ها هرگز بزرگ نمی شوند.

دروغ های نوجوانان و عملکرد آنها
از آنچه گفتیم می‌توان حقیقت زیبایی را استنباط کرد: به نظر می‌رسد دروغ هدف یا در هر صورت کارکرد خاصی دارد.

به یک کودک 3-4 ساله فکر کنید: دروغ های او بخشی از دنیای خیالی اوست که در آن همه چیز ممکن است. به همین دلیل برای پرهیز از تنبیه، مثلاً کودکی در این سن می تواند با گفتن داستان های تخیلی دروغ بگوید.
از سوی دیگر، یک نوجوان اغلب دروغ می گوید زیرا احساس می کند باید از فضاهای شخصی و حریم خصوصی خود دفاع کند: همه اینها برای دستیابی به خودمختاری او مفید است.

گاهی اوقات دروغ های نوجوان برای:

خودت را تایید کن گاهی اوقات نوجوانان اعمالی را انجام می دهند که توسط والدینشان بد دیده می شود، مانند سیگار کشیدن یا نوشیدن الکل، و در نتیجه برای حفظ زندگی آرام، دروغ می گویند.
دور زدن مانع وقتی یک نوجوان متقاعد شود که گفتن حقیقت به معنای دریافت نه است، ممکن است تصمیم بگیرد که دروغ بگوید.
از تنبیه بپرهیزید. از ترس واکنش والدین، یک نوجوان اغلب تصمیم می گیرد دروغ بگوید.
دور زدن کنترل والدین که در برخی موارد ظالمانه است.
از ناامید کردن یک یا هر دو والدین خودداری کنید.
توجه و توجه والدین را جلب کنید: افراد اغلب برای جلب توجه به خود دروغ می گویند.
اگر حقیقت را می گویند از احساس سوءتفاهم اجتناب کنید.
دروغ های نوجوانان که ناراحتی را پنهان می کند
پشت دروغ های نوجوانان می تواند مشکلات خاص و ناراحتی های عمیق تری وجود داشته باشد.

یک نوجوان گاهی اوقات می تواند برای جبران عزت نفس پایین خود به دلیل ناراحتی های اجتماعی یا عاطفی دروغ بگوید. به طور خلاصه، ممکن است افسردگی، استرس یا موارد دیگر در پایه وجود داشته باشد.

به طور خلاصه، جهان واقعاً می تواند پشت یک دروغ باشد: به همین دلیل است که والدین باید این “وضعیت” را به عنوان فرصتی برای شناخت بهتر فرزندشان و بهبود گفتگو با او تجربه کنند.

بدیهی است دروغی که گفته می شود نیز باید مورد توجه قرار گیرد: باید زمینه سازی شود و وزن مناسبی به آن داده شود.

دروغ و دروغ وجود دارد. اگر پسرمان مثلاً به ما بگوید که تکالیفش را تمام کرده است، چون حوصله ندارد به بازی برود و این درست نیست، مطمئناً نباید کار بزرگی انجام دهیم.

این سوال تغییر می کند که آیا این دروغ ها در مورد چیزهای جدی تری هستند و می توانند او را به دردسر بیاندازند.

در این موارد باید توجه را بالا نگه داشت که به معنای بالای سر بچه ها بودن نیست.

حالا بیایید ببینیم که چه زنگ خطری به ما می فهماند که آیا پسرمان به ما دروغ می گوید یا نه.

زنگ های هشدار: آنها چیست؟
تشخیص دروغ ها اساسی است، زیرا همانطور که گفته شد، گاهی اوقات آنها نشانه مشکلات جدی تر هستند و نه صرفاً “چیزهایی که باید به آنها توجه شود”.

مطمئناً مهم است که به آنچه فرزندانمان به ما می گویند و همچنین به زبان بدن آنها توجه کنیم.

وقتی یک نوجوان دروغ می گوید، از نگاه کردن به چشمان والدین خود، لرزش دست یا صدایش اجتناب می کند.

نوجوانی که دروغ می‌گوید معمولاً تمایل دارد همان مفهوم را چندین بار تکرار کند، شاید جزئیاتی را به قصد واقعی‌تر کردن دروغش اضافه کند.

همچنین مهم است که عادات آنها را در صورت تغییر در نظر بگیرید.

خلق و خوی آنها، روابطی که با دیگران دارند.

ما مطمئناً باید فرزند خود و آنچه را که در اطراف حرکت می کند، بدون اینکه طاقت فرسا باشیم، مشاهده کنیم.

به یاد داشته باشیم که کودک حق دارد اشتباه کند.

نقش والدین: چه کاری می توانند انجام دهند؟
اگر از یک طرف دروغ های نوجوانان بخشی از روند رشد باشد، از طرف دیگر می توانند ناراحتی را پنهان کنند، همانطور که قبلا ذکر شد.

در پایه مطمئناً باید ارتباط خوبی وجود داشته باشد: فقط از این طریق والدین فرصت درک و در نتیجه کمک به فرزند خود را خواهند داشت.

اما به طور مشخص والدین در این موارد چه کاری می توانند انجام دهند؟

چگونه با کودکان رفتار کنیم
بیایید چند توصیه مفید را ببینیم.

از تلقی دروغ کودک خود به عنوان یک حمله شخصی خودداری کنید، او را به چالش نکشید و به انگیزه دروغ علاقه مند شوید.
گفتگوی سالم را حفظ کنید: والدین باید باز باشند و تمایل به برقراری ارتباط داشته باشند. او مطمئناً نباید نگرش سفت و سختی داشته باشد و دقیقاً به کودک اجازه دهد که حرفش را باز کند، بدون اینکه قضاوتی را در مورد او احساس کند. عباراتی مانند “تو دروغگو هستی” تمایل به نزدیک شدن به رویارویی و ارتباط دارد. بهتر است عباراتی مانند “خوب، چه اتفاقی افتاده، چه احساسی داری؟” را بپذیرید. به طور خلاصه، توجه پسر باید بیشتر از دروغی باشد که او گفته است.
فضای اعتماد ایجاد کنید. یک نوجوان نیاز به اعتماد دارد. والد نقطه مرجع است: اگر پدر و مادر ما نه به چه کسی می توانیم مراجعه کنیم؟ هر چه نوجوان بیشتر به والدین خود اعتماد نداشته باشد، احتمال دروغ گفتن او بیشتر می شود.
با تمرین گوش دادن فعال، بحث را تشویق کنید. ما به عنوان پدر و مادر باید موقعیت فرزندمان را در نظر بگیریم و از این تصور که او باید به حرف ما گوش دهد، خودداری کنیم. بیایید به آنها گوش دهیم تا اعمال، احساسات آنها را درک کنیم، به آنچه که آنها احساس می کنند، آنچه که احساس می کنند توجه کنیم.
از به کار بردن عباراتی که با “شما باید” شروع می شوند خودداری کنید. یک نوجوان در آن باید یک تهدید را می بیند و با این فرض، گفتن یک دروغ برای او آسان تر است تا یک حقیقت ناراحت کننده.
از تحمیل توقعات اغراق آمیز به فرزندتان خودداری کنید. اگر او نتواند آنها را راضی کند، برای جلوگیری از ناامید کردن شما، تمایل بیشتری به دروغ گفتن دارد.
صریح و صمیمانه باشید. ما باید به یک معنا به عنوان یک الگوی مثبت عمل کنیم. رهبری با مثال گاهی اوقات مهمتر از بسیاری از کلمات دیگر است. اگر یک مادر یا پدر بتواند صادق و صادق باشد، برای آنها ساده تر است که الگوی مثبتی را که کودک می تواند از آن پیروی کند، ارائه دهند. بنابراین ما از دروغ گفتن به فرزند خود اجتناب می کنیم، در غیر این صورت به طور غیرمستقیم این پیام را منتقل می کنیم که دروغ گفتن بهتر از مقابله با آن است. در این موارد، ارتباط به گونه ای است که گویی در یک صندلی عقب قرار می گیرد.
چگونه پدر و مادر باشیم
ما همیشه به یاد داریم که کودکان رفتار والدین خود را مشاهده می کنند.

ما به کودکان آموزش می دهیم که حقیقت را بگویند، حتی زمانی که آن را دوست نداریم. همانطور که پائولا اسکالاری روانشناس می گوید: «مسلماً مهم است که والدین به کودک در حقیقت آموزش دهند، که نه تنها به ایجاد رابطه ای مبتنی بر اعتماد با او کمک می کند، بلکه برای عادت دادن کودک به رویارویی با واقعیت، همان چیزی که دوست دارد، مفید است. و کسی که دوستش ندارید و برای فرار از یک موقعیت سخت یا ترسناک پشت یک دروغ پنهان نشوید.»
اگر فرزندتان دروغ بزرگی به شما گفته است، او را سرزنش کنید، از تنبیه او بپرهیزید، بلکه سعی کنید توضیح دهید که چرا کاری که انجام داده اشتباه بوده و این واقعیت را برجسته کنید که اگر حقیقت را به شما می گفت، به هر حال از او حمایت می کردید.

به فرزندان خود کمک کنید تا مزایا و معایب اقدامات خود را ارزیابی کنند و این واقعیت را که مهم است مسئولیت انتخاب‌هایشان، حتی انتخاب‌های اشتباه را بر عهده بگیرند، ارزیابی کنند. زیرا اگر اشتباه می کنند به این معنا نیست که اشتباه می کنند، بلکه صرفاً انسان هستند. از این نظر، ممکن است مفید باشد که به فرزندان خود یادآوری کنید که اشتباه کردن پایان دنیا نیست، بلکه گامی است که گاهی برای بازگشت به مسیر خود باید برداریم. اشتباه کردن یعنی فرصت یادگیری. یاد بگیرید، به خصوص از اشتباهات ما، که اگر با والدین خود به اشتراک بگذاریم، می تواند ارزش افزوده ای برای رشد ما داشته باشد.
به این نکته اشاره کنید که دروغگویی روابط را پیچیده می کند. در حالی که دروغ گفتن آرامش است، گفتن حقیقت مفیدتر است. اگر فکر کنیم، دروغ گفتن به این معناست که باید به دیگری و دیگری گفتن. همه اینها باعث ایجاد احساس اضطراب و تنش می شود که همه چیز را پیچیده می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.