جمله چین

قدرت» واقعی فراتر از «ضعف» چیست؟

چندی پیش در یک برنامه تلویزیونی «ربات ضعیف» حضور داشت. در دنیایی که ربات‌های با کارایی بالا تبلیغ می‌شوند و مردم تمایل دارند فکر کنند قوی و باهوش بودن خوب است، یک «ربات ضعیف» ظاهر شده است. فکر می کنم پیام های زیادی به ما می دهد.

نویسنده: یوسوکه یاماشیتا

آیا می دانید “ربات ضعیف” چیست؟

"ربات ضعیف" که در یک برنامه تلویزیونی ویژه حضور داشت، در حالی که بدن کوچک سفید خود را تکان می دهد، با لنگیدن برای شما می خواند.

“ربات ضعیف” که در یک برنامه تلویزیونی ویژه حضور داشت، در حالی که بدن کوچک سفید خود را تکان می دهد، با لنگیدن برای شما می خواند.
“روزی روزگاری،
پیرمرد و پیرزنی بودند که در فلان مکان زندگی می کردند. گفتی
که پیرزن در حال تمیز کردن کنار رودخانه است؟
اوم، این چه کاری بود؟”
گوینده خم شد، به ربات نگاه کن. و با آن صحبت کنید ربات با خوشحالی زمزمه می کند:
“این یک هلو است، یک هلو است…”
“آه! درست است، یک هلو است.” این یک “ربات ضعیف” به نام “استخوان سخنگو” است که توسط پروفسور میچیو اوکادا از دانشگاه صنعتی تویوهاشی ساخته شده است. پروفسور اوکادا به شرح زیر توضیح داد. “کودکان وقتی با این ربات ملاقات می کنند، بیان بسیار سرزنده ای از خود نشان می دهند. اگر ربات کاملی بود، کودکان به آن علاقه ای نداشتند.”


علاوه بر این، روبات‌هایی معرفی شدند که به تنهایی نمی‌توانند زباله‌ها را جمع کنند، اما به طرز ماهرانه‌ای از کودکان اطراف خود برای جمع‌آوری زباله‌ها کمک می‌گیرند.
پروفسور اوکادا گفت: “وقتی یک ربات به شما می گوید، “من زباله پیدا کردم. در اقتصاد رفتاری، اصطلاح “تکان دادن” برای اشاره به عمل تلنگر زدن با آرنج برای تحریک اقدام استفاده می شود. به نظر می رسد که اگر شما ایجاد کنید، مردم حرکت خواهند کرد
. فرصتی برای.”

نوه ها، پدران و همسران، از صحبت با چه کسانی لذت می برید؟

نوه من 3 ساله است، می تواند حرف بزند و زیاد حرف می زند، اما چیزی که می خواهد بگوید از تعداد کلماتش بیشتر است.
پدرم در سن 91 سالگی نمی تواند آنچه را که می خواهد بگوید در قالب کلمات بیان کند و صحبت هایش با لبخندی بر لب محو می شود.

تمام تلاشم را می کنم تا نتیجه بگیرم که نوه ام چه می خواهد بگوید. من روی خواندن سخنان نوه مرددم از اعمال قبل و بعد تمرکز می کنم. با انجام این کار، می توانید معنای واقعی را کشف کنید، مانند “من می خواهم بیشتر بازی کنم”.

ذهنم را روی آن گذاشتم و داستانی را که پدرم می خواست بگوید را جمع و جور کردم. سعی خواهم کرد سخنان پدر فراموشکارم را با پیوند دادن آنها با اتفاقات گذشته تفسیر کنم. من در مورد این ارتباط فکر می کنم، مانند: “من نمی دانم که آیا سخنرانی در صحنه قدیمی احیا می شود.”

گفتگو با نوه ها و پدران در مورد نحوه دریافت آنها مورد سوال قرار می گیرد. اکتشافات زیادی با فکر کردن و زیر سوال رفتن با پرسیدن وجود دارد.
هر کلمه معنای بزرگی دارد و بسته به تفسیر، محتوا کاملاً تغییر می کند. با پر کردن دقیق جاهای خالی گفتگو، بسیار خوشحالم که احساس تفاهم می کنم.

نمی توانم آن را با صدای بلند بگویم، اما حرف های کامل و بی نقص همسرم از راست به چپ جریان دارد. بلافاصله به آنچه می خواهم بگویم فکر می کنم، “فکر می کنم او می خواهد به من بگوید همین الان آن را کنار بگذارم.”
وقتی مکالمه ای داریم، واکنش طرف مقابل را در مبادله برمی انگیزیم و در صورت لزوم با تکمیل کلمات ارتباط برقرار می کنیم. می توان گفت ارتباط با محدود شدن محور داستان و رسیدن به همدلی برقرار می شود.
اگر اینطور به آن فکر کنید، وقتی شخصی کلمه ای را به شما می زند که معنای آن از ابتدا کاملاً مشخص شده است، ممکن است به نظر یک دستور یک طرفه باشد.
همچنین می توان گفت که گفت و گوی خلاقانه در میان ناپختگی و نقص هایی مانند روبات های ضعیف، نوه ها و پدران آسان تر است.
درخواست کمک، بررسی یکدیگر و ایجاد مکالمه با هم تجربه ای سرگرم کننده و غنی است.

انسان خردمند ضعف را به قدرت تبدیل کرد

در آفریقا 2.5 تا 2 میلیون سال پیش، جنس هومو با مغزی بزرگتر از انسان سانان پدید آمد. برای دوری از شگفتی های طبیعت و خطرات گوشتخواران، برخی از گونه ها قدرت قوی و توانایی ورزشی عالی کسب کردند، در حالی که برخی دیگر دارای دندان ها و چنگال های تیز و پوست سخت صیقلی و توانایی های احیا کننده بودند.
با این حال، هومو ساپینس ها غیر از جد ما هومو ساپینس منقرض خواهند شد.
پس چه چیزی باعث رونق هومو سابین ها شد؟
دلیل این امر را پذیرش «ضعف» می دانند. انسان خردمند مسیر تکاملی تکرار نبوغ و انتقال اکتشافات و اختراعات به نسل بعدی را برای جبران «ضعف» خود انتخاب کرد.
ضمن تشکیل جامعه و جبران «نقاط ضعف» یکدیگر، مهارت های ارتباطی عالی از جمله کلام را به دست می آورند.
به عبارت دیگر، تکامل بشر زاییده «ضعف» است.

هیچ کس کامل نیست. همه ما در جایی زخم داریم و با نقاط ضعف زندگی می کنیم. وقتی با “ضعف” خود روبرو می شوید و قدمی رو به جلو بردارید، متوجه می شوید که پشتیبان مهمی دارید و افراد مهمی شما را احاطه کرده اند.
قدرت رویارویی با رنج، قدرت رویارویی به جلو، امید و غیره در ضعف یافت می شود و «قدرت واقعی» ممکن است از «اعتراف به ضعف» زاییده شود.

نوه ام بیرون کشیده شده و چرت می زند.  صورت خوابیده ای است که همیشه از تماشای آن خسته نمی شوید.

نوه ام بیرون کشیده شده و چرت می زند. صورت خوابیده ای است که همیشه از تماشای آن خسته نمی شوید.
پدرم با روزنامه ای که در دست دارد چرت می زند. مناظر طبیعی به شما آرامش می دهد.
فقط اونجا باش این تمام چیزی است که از آن خوشحالم.
وقتی نوه ها خداحافظی می کنند، دستانشان را تکان می دهند و می گویند: «بیا دوباره بازی کنیم».
مثل تماشای طلوع خورشید با نورهای روشن است. “بعدا میبینمت.”
بعد از غذا، پدرم غر می زند: «وقتی اینجا هستی، لذت بخش است».
یاد غروب سرخ افتادم در قلبم پاسخ می دهم: “متشکرم”.
در حالی که به “نقاط ضعف” یک فرد غیرقابل جایگزین نزدیک می شوید، روی “ضعف های” خود توقف کنید.

متن: یوسوکه یاماشیتا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0
سبد خرید شما
  • No products in the cart.